باز هم در باره وحدت نیروهای چپ دموکراتیک
محمد الله وطندوست محمد الله وطندوست

مسله وحدت نهضت فراگیر دموکراسی و ترقی و حزب متحد ملی افغانستان که چند ماه قبل با اعلامیه مشترک روسای اروپایی سازمانهای یاد شده وارد مرحله جدیدی گردیده با نشر دیدگاه ها و خطوط کلی فکری و ایجاد کمیسون مشترک امیدواری های فراوانی را در میان نیروهای ترقی خواه بوجود آورده است،اخیراً با تدویر جلسه مشترک هردو سازمان بمناسبت هشتادمین سالگرد تولد زنده یاد ببرک کارمل شخصیت سیاسی و اجتماعی کشور و یکی از رهبران برازنده حزب دموکراتیک خلق افغانستان وارد مرحله جدیدی گردیده در مطبوعات کشور و مخصوصاً در صفحات اینترنیتی باز تاب وسیع یافته است  گرچه نگارنده نکات نظر خود را در مورد این مسله قبلاً به عرض خواننده گان گرامی رسانیده ام باز هم با در نظر داشت ابراز نظرهای مختلف و تلقی های گوناگون اعضای هردو سازمان ازین مسله مهم و حیاتی میخواهم مختصراً نظریات خود را ابراز دارم

مسله اساسی که همه اعضای ح د خ ا و نیرو های چپ دموکراتیک منقق القول اند ضرورت وحدت این نیرو ها ست  این ضرورت نه از خواست و اراده این و آن بلکه از وضع فلاکت بار کشور ناشی گردیده فاجعه کنونی حاکم بر کشور این مسله را در دستور روز قرار داده است   بناً همه سازمان ها و حلقات و گروپهای تشکیل شده از بقایای ح د خ ا بدون استثنا به این امر تن داده اند و نا گزیر اند با این قافله همنوا گردند

اما سوال اساسی اینست که آیا اعضای ح د خ ا و سازمانها و احزاب همسو با آن هنوز بر اهداف و برنامه های بیست سال قبل متعقد هستند؟

آیا تحولات جهانی و حوادث افغانستان در طرز تفکر،برداشت ها و حتی اهداف و برنامه ها تغیری وارد ننموده است؟

آیا اختلافات و خصومت ها که در وجود فراکسیون ها ی داخل حزبی در حاکمیت وجود داشت و بعد از حاکمیت به دشمنی آشکار تبدیل گردید و در مطبوعات بیرون مرزی هر فراکسیون ،فراکسیون رقیب را مسئول شکست حاکمیت،تسلیم طلبی به دشمن و خیانت به امر حزب وانمود میکرد یکباره بر طرف شده و همه به یکسان ضرورت وحدت را درک کرده اند؟

 به نظر من سه جریان عمده قابل شناخت است

آنعده سازمان ها،حلقات و شخصیت های مستقلی که اهداف و برنامه های اولیه حزب را ملاک و معیار صداقت رفقا می دانند و حاضر نیسنتد یک قدم از اهداف تدوین شده در اولین کنگره حزب عقب نشینی نمایند

طرفداران شهید دکتور نجیب الله رییس جمهور پیشین افغانستان که همه فیصله ها و تصامیم کنگره دوم حزب را که بنام مصالحه ملی شناخته میشود و خود را وارثین اصلی حزب وطن میدانند   تنها به اهداف و نظریات مطروحه زمان شهید دکتور نجیب الله پابندی دارند و مبارزات قبلی حزب را یکسره اشتباه آمیز می دانند

سازمانها،احزاب ،گروپها و حلقاتی که در عین تائید مبارزات طولانی ح د خ ا و دیگر سازمانهای همسو وضع امروز را جدا از وضع دیروز و ضرورتهای امروز مبارزه را جدا از ضرورتهای دیروز می دانند و متعقد اند مشکلات و پرابلمهای موجود کشور راه حل های خاص خود را خواهان است و باید بر اهدافی پابند بود که راه گشای وضع موجود باشد

البته حساب آنعده محدود اعضای حزب که با عصبانیت و خشمگینانه به همه تهمت می بندند و جز خود و یا حلقه محدود و دوستان شخصی هیچ گروپ و سازمانی را مورد تائید قرار نمی دهند  ازین کتگوری ها بیرون است  

 واقعیت دیگری نیز وجود دارد که بدنه اصلی حزب هنوز به هیچ یک از گرایش ها و حلقات یاد شده در فوق تعلق نداشته منتظر اند تا وضع بیشتر روشن گردد و سازمانها و حلقات همسو با هم کنار آیند،اهداف و برنامه قابل قبول برای همه یا اکثریت پیش کش گردد

اکنون سوال اینجاست که ما چگونه وحدتی را خواهانیم؟ بلافاصله باید توضیح داد که ما وحدت ارگانیک،طبیعی و از پایین به بالا را در نظر داریم   وحدتی که همه اشتراک کننده گان آن اهداف و برنامه های مشترک و ساختار تشکیلاتی واحد را بپذیرند و در پرتو دموکراسی واقعی درون حزبی در تعین اهداف و برنامه ها و انتخاب هئیت رهبری کننده نقش فعال داشته باشد 

 درینجاست که اهداف و برنامه ها در وحدت آتی جایگاه خاص را احزار می کند و باید دقیقاً توضیع گردد که ما دنبال چه اهدافی هستیم   آیا شرکت در دولت مزدور و تحمیل شده از بیرون و دفاع از قانون اساسی معجون و مرکبی که پر از تضاد و نتاقض است هدف ماست یا نجات انسان زحمتکش از هر گونه ظلم و ستم اعم از طبقاتی،ملی و مذهبی؟

تامین عدالت اجتماعی و استقرار دموکراسی واقعی مد نظر است یا تائید دموکراسی وارداتی امریکایی و اقتصاد بازار آزاد که جز بدبختی،فقر و بیچاره گی نتیجه یی ببار نیاورده است   آیا ایجاد ائتلاف بزرگ نیرو های ملی،دموکرات و مترقی و وطن دوست مورد نظر است یا ائتلاف های تکنیکی با هر گونه نیرو ها و سازمان های راست گرا و عقب گرا که در بدبختی مردم نقش اساسی داشتند   البته منظور اینجا رد کامل همه سازمانها و شخصیت های مخالف حاکمیت دیروز نیست  یقیناً تجارب مبارزات طولانی و فراز و فرود های کشور در حاکمیت های گوناگون سال های اخیر نیروهای مخالف دیروزی حاکمیت ح د خ ا را نیز به تفکر و واقع بینی فراخوانده آنان نیز درس های لازم را گرفته اند   اما عده یی از رهبران و کادرهای این احزاب که در حاکمیت مافیا یی امروز شریک اند،به هیچ وجه در تحقق اهداف مترقی و دموکراتیک نمی خواهند و نمی توانند همگام باشند

مسله دیگر اینکه آیا وحدت نهضت فراگیر دموکراسی و ترقی و حزب متحد ملی افغانستان به تنهائی حلال همه مشکلات است یا وحدت همه سازمانها،گروپها،حلقات و شخصیت های مستقل سیاسی که هنوز به آیده ها و آرمانهای چپ دموکراتیک معتقد اند،تامین عدالت اجتماعی و نجات زحمتکشان از ستم های گوناگون را ملاک مبارزه قرار می دهند؟

حل سوالات و جواب صریح به پرسش های فوق وحدت را شفاف و اهداف را واضیح صفوف را مشخص می نماید 

امید فراوان وجود دارد که وحدت میکانیکی و دستوری و حتی عجله بی جا به این امر بزرگ مانع جوشش خلل نا پذیر و طبیعی همسنگران نگردد. 

به پیش در راه وحدت خلل نا پذیر مبارزان صدیق و وطن پرست


January 18th, 2009


  برداشت و بازنویسی درونمایه این تارنما در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید.
 
گزیده مقالات